خون و فرآورده هاي خوني
تزريق خون در اطاقهاي عمل به مصدومان و مجروحان و پيوند اعضا و در هنگام زايمان به بيماران ضروري است و نيز بيماران هموفيلي – تالاسمي – دياليزي و سرطاني هم وابسته به خون مي باشند.
در سالهاي گذشته ايران خون و فرآورده هاي آن را از خارج وارد مي ساخت و همه جنجال خونهاي آلوده به هپاتيتي كه از فرانسه وارد گشته بود را به ياد دارند فرآورده هاي خوني غالبا از كشورهاي اروپايي چون فرانسه – آلمان و سوئيس وارد مي شود.
در سالهاي نه چندان دور موضوع خون جايگزين در بيمارستانها رواج داشت به اين معني كه هر گاه مصدوم يا بيماري نياز به عمل داشت هر چند واحد خوني كه بيمار احتياج داشت به همان ميزان خون بايد بستگان بيمار اهدا مي كردند منتها اين قانون بنا به دلائلي از جمله انواع بيماريهايي كه از طريق خون انتقال مي يابند لغو شد و خون صرفا از طريق پايگاه هاي سازمان انتقال خون و به صورت داوطلبانه از مردم دريافت مي شد.
هر چند اعلام شده كه ايران در تامين خون و فرآورده هاي آن خود كفا شده منتها هنوز اقلامي هستند كه وارد مي شوند.
حال به بخشنامه سازمان انتقال خون توجه شود كه چندين سال است اجرا مي شود.
دريافت خون اهدايي اتباع افغاني در تمامي ايستگاه هاي ثابت و سيار سازمان انتقال خون ايران كاملا ممنوع مي باشد.
اين بخشنامه وقيحانه ترين و بي شرمانه ترين بخشنامه اي است كه تا بحال در جمهوري اسلامي صادر گشته است هر چند اين بخشنامه به چشم ديده نمي شود و شايد هيچ ارتباطي هم به زندگي و اقامت اتباع افغاني ندارد منتها روشنفكران و دلسوزان مي توانند به عمق نژاد پرستي رژيم ايران پي ببرند و بي صدا خون بگريند بر حال اين جماعت بي پناه
در حالي كه افغانستان از لحاظ دين و مذهب هم كيش ايرانيانند منتها تزريق خون اهدايي آنها به ايرانيان نوعي سر شكستگي است چرا چون كه مبادا از راه خون ذره اي پيوندهاي عاطفي اين ملت با اتباع افغاني بيشتر شود ولي در صورتي كه واردات خون و فرآورده هاي آن از كشورهاي مسيحي كاملا آزاد است خوني كه شايد از يك سياه پوست فقير يا يك گداي آلماني يا فرانسوي باشد كه براي پر كردن شكمش خون خود را فروخته باشد.
به هر حال خون يك گداي اروپايي غير مسلمان در رگهاي ايراني بجوشد بهتر است از خون مسلمانان افغاني هر چه باشد آن اروپايي است و اين افغاني